Fingerprints

Fingerprints

[Our FINGERPRINTS won't fade from the lives that we touch]
Fingerprints

Fingerprints

[Our FINGERPRINTS won't fade from the lives that we touch]

وای خدا من چقده هنرمندم مثلا! :))

وقتی می گفتم دیگه نمی خوام تدریس کنم، اولین چیزی که همه ازم می پرسیدن این بود: "حالا می خوای چیکار کنی؟" و دقیقا پشت این سوالشون این بود که چه جوری می تونم بیکار و بی عار تو خونه بشینم و حوصله م سر نره! ولی مسئله اینجاست که هیچکس منو قد خانواده م نمی شناسه. که بچگی من رو دیده ن و می دونن "مریم هیچوقت حوصله ش سر نمی ره!" ^_^


نشون به اون نشون که الان نه چشم دارم، نه مچ، نه کمر، نه زانو! از بس رو زمین نشسته م و با پارچه های نمدیم جشن گرفتیم دور همی :))




معرفی می کنم:

بچه ها کیف موبایل مامانم و آقای پیشول! آقای پیشول و کیف موبایل مامانم ، بچه ها!!! :دی

می دونم الان کلی سوال دارین که این پارچه ها چین و این چیزا رو چه جوری می شه درست کرد و وسائلش رو از کجا باید آورد و اینا. همه ش رو توی یه پست مفصل زکات علمی می گم. فعلا یکم عجله دارم.


می دونین؟ همیشه اولین دشت آدم یه حس دیگه ای داره. مخصوصا اینکه از جانب همسر آدم برسه =))) کلا ما خانوما خیلی خوشبختیم که مردهایی رو داریم که اولین خریدارای هنرهای دستمونن :)) اینم اولین فروش نقاشیم به جناب محترم سین :دی




قابش خوب شده نه؟ خودم خیلی رنگ پاسپارتوشو دوست دارم. دادم به یه قاب سازی توی میدون قدس اول خیابون نیاوران (دزاشیب) به اسم عارف. کارش تمیز و با سلیقه بود. توصیه می کنمش :)

همینا دیگه... خدافس تا شومصد سال دیگه که من یه پست جدید بذارم! چون حسابی سرم گرمه :)

نظرات 19 + ارسال نظر
مُنیربانو دوشنبه 9 دی 1392 ساعت 12:20

بعد از یه عالمه وقت اومدم وبلاگت ُ ...
مریم ... کلی هیجان ! کلی انرژی پشت ِ همه‌ی دلتنگیا و سرخوشیات !

از کارای نمدی ِ خوششششگلت گرفته تا این پست که پر از حس ِ خوبه توش ! نه به خاطر رنگ و لعاب ِ پاسپارتویی که آدم ُ ناخودآگاه میکشه سمت ِ کار، نه ب خاطر رنگی رنگی بودن ُ جذابیت نقاشی ِ خوشگل ِ تو، نه ب خاطر عدد ُ رقم ِ روی چک ! که البته هیچ کدوم ازاینا کم نیستن و ب تنهایی خودشون یه دنیایی دارن ... ولی یه حس ِ خوبی تو این پست بود که نمیشه تو کلمه‌ها چیدش و تو قالب یه جمله تعریف ِش کرد ... ایشالا همیشه خوب باشی ُ پر باشی از این احساس ِ تعریف نشدنی :)


برا همه‌شون کامنت نمیذارم اما مث همیشه همه‌ی اونا ک این مدت نشده بخونم ُ با دقت میخونم !

خیلی دوسِت دارم دیوآنه !

مرسییی عزیز مهربون. تو چقدر همیشه به من لطف داری :* :*

ملیحه چهارشنبه 29 آبان 1392 ساعت 03:23

نمیدونم ایرانی چطوریه اما خارج ( مخصوصا آلمان) که اگه نقاشی هایی یک هنرمند رو کپی بردای کنی و بدون اجازه ش حتی اون ها رو بفروشی یه جرم خیلی سنگینی هست!!!! و اگه راضی نباشه، پولی که در میاری هم حلال نیست
از خانومه Rachelle Anne Miller حتما اجازه بگیر اول

البته که من نقاشی رو به کسی نفروختم. در حقیقت به همسرم دادم و اون دوست داشت بهم پول بده. ولی مرسی از تذکرت. چشم حتما بهش ایمیل می زنم :)

آبینه دوشنبه 27 آبان 1392 ساعت 23:16 http://minoo1382.blogfa.com

چه خوشگلن خانوم هنرمنددستخطه هم ایضا.

ممنون که به این نکته ظریف اشاره کردی :-D

دیباا چهارشنبه 22 آبان 1392 ساعت 20:07

http://kaghaz-rangi.com/fashion/797_flower_headband
مریم میشه با چرخ خیاطی هم دوختها رو انجام داد؟؟؟؟

آره میشه. ولی بعضیاش پایه های مخصوص می خواد. من چرخم همه ی پایه ها رو داره ولی حال ندارم از تو کمد درش بیارم :))

مرضیه دوشنبه 20 آبان 1392 ساعت 13:55

من فکر کردم می خوای اهداش کنی به همسر. نه اینکه بفروشیش!!!

نه بابا از اول قرار بود بفروشم. منتها نه به این قیمت. خودش داد :))

donya شنبه 18 آبان 1392 ساعت 20:42

آفرین مریم جون:-* خانومه هنرمند و خوش ذوق
چقدرم تر و تمیییییز
به به به آففففففرین

من بسیار موچکرم :)) :*

انار شنبه 18 آبان 1392 ساعت 20:40 http://ladypomegranate.persianblog.ir

میگم مامان خوبی میشی با این همه سلیقه ها ! بچه ات کلی خوش به حالش میشه .

ادم بچه دار مگه وقت هم داره؟ :))

هاله شنبه 18 آبان 1392 ساعت 20:27

اینا خودِ خودِ زندگی ان
من عاشق مهرِ مادریِ این زرافه شدم ! یه دور از شالگردنشو داده به بچه !! الهی :ایکس
آدم درگیر نقاشی و کاردستی (:دی) درست کردن که میشه نه زمانو می فهمه نه غصه هاش یادش میاد نه اصلا افرادِ موجود رو می بینه :)) خعلی خوش می گذزههه

آره دیگه. چشم باز می کنی می بینی شب شده شوهر اومده خونه خونه رو هواس، از شامم خبری نیست، رخت و لباستم مثل کارگراس :)))))

آیدا شنبه 18 آبان 1392 ساعت 18:02

خیلی خوش سلیقه ای...
چه زرافه نازی....تکنیکش آبرنگه؟مدادرنگیه؟؟...
منم نقاشی میکشم...

مداد رنگیه :)

شاخه نبات شنبه 18 آبان 1392 ساعت 17:12

مریم خیلی برات خوشحالم، تو جات بین این چیزاست، إحساس میکنم روحت داره از ذوق خودشو تاب میده!

یعنیا دعای دلتو واسه خودت خریدی آفرییییییییییین :))))

:)))) به خدا. الان خیلی حالم خوبه :)) فقط به هیچ کار دیگه ای نمی رسم! (مدیونی فکر کنی کار خونه رو می گم :دی)

دیباا شنبه 18 آبان 1392 ساعت 11:35

نه منظورم اون قاب سفیده بود!!دی::: کلی گشتی تا چیداش کنی از این جا که خوشگله از نزدیکه هم باید خوب باشه ؟قیمت اونو گفتم>>>>>>
یه چیز دیگه مریم طرفای میدون شهدا رو میشناسی خودت واسه مراسم تاسوعا عاشورا کجا خوبه؟جایی رو پیشنهاد میدی؟

آهان :))
خود قابش با پاسپارتوش شد بیست و سه تومن.
راسش من همیشه می رفتم حاج آقا مجتبی :(
پارسال ظهر تاسوعا و عاشورا رفتم آقای برنجیان که واقعا عالی بود. اما نمی دونم امسال هم این محل هست یا نه. اگه فهمیدم کجاست بهت خبر می دم. دیگه اینکه چون به جای حاج آقا مجتبی پسرش میاد بعدم نوار صدای حاج آقا رو می ذارن شاید شب رفتم همون مجلس قدیمی حاج آقا.
کلا زیاد برنامه م معلوم نیست. البته اینا مال این محله ن. وگرنه که روضه سیدا تو خراسون یه روضه نظر کرده س و منم عاشقشم. یا سمت زعفرانیه جایی هست که من ماه رمضون چند باری رفتم و خوب بود. مسجد ولیعصر توی میدون ولیعصر هم شب تاسوعا یا عاشورا احیا داره که حاج آقاشو خواهرم میشناسه و می گه خیلی خوبه.

18 شنبه 18 آبان 1392 ساعت 10:25 http://hizh10.blogfa.com

آدم میاد اینجا انرژی میگیره. حس میکنم داری به دوراناوجت برمیگردی

خیلی بدی! من در کف بودم قبلا؟ :(

میس هیس شنبه 18 آبان 1392 ساعت 10:13

بــانــک تـــات بانک ایرانیــــان D:
چه زرافه های باحال و خوشگلی کشیدی ، خانوم شما خعلی هنرمندیا :*

من از شوما کمال تچکر را دارم :دی

دیباا شنبه 18 آبان 1392 ساعت 00:10

آهان من فکر میکردم بانک تات دیگه نیست
مریم سرتو کلاه نذاشته که

نه بابا هست. سین تو بانک تات کار می کنه اصلا :) البته موسسه صالحین و آتی چند وقت پیش اومدن و شدن زیر مجموعه تات و حالا این مجموعه تغییر نام داده به بانک آینده. اما هنوز رو کارت بانک های ما و دفترچه هامون نوشته تات

دیباا شنبه 18 آبان 1392 ساعت 00:09

این زرافه ها همونایی اند که میخواستی بدی به دوستت؟
نه اون نیست
باریکلااااا قیمت قابتو بگووو لفاااا

نه برای دوستم اون دو تا بچه ها رو کشیده بودم. قیمتی هنوز نذاشتم. اینی هم که به سین فروختم خودش قیمت گذاشت. اگر کسی چیزی بخواد باید براش بکشم چون کار آماده ندارم.

زهرا جمعه 17 آبان 1392 ساعت 23:35

در این حد هم بد درست نکردی که متوجه نشم ماهیتش گربه است :))))
منظورم اون ماهی نمدی ای بود که عکسش تو فیس گذاشتی

=)))))) آهاااااااااااان
داشتم از خودم ناامید می شدم :)))

فنچ بانو جمعه 17 آبان 1392 ساعت 18:57 http://baghe-ma.blogsky.com/

واااااااااااااااااااااااای چقدر خوشگلن اینا منم می خوام!

چشمات خوشگل می بینه :*

زهرا جمعه 17 آبان 1392 ساعت 18:08

http://www.ninisite.com/clubs/chat.asp?clubID=24565&ChatDate=6-8-1392&PageNumber=1

مرسی عزیزم ^_^

زهرا جمعه 17 آبان 1392 ساعت 17:59

وااااااای عالیه
هم این جا موبایلی هم او ماهی کوچولو
یه کلوب بیدا کردم فک کنم به دردت بخوره آدرسشو میزارم واست

آفریین خوب فروختی:)

ماهی نیستا :)) گربه س بدبخت :)))))))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد