Fingerprints

Fingerprints

[Our FINGERPRINTS won't fade from the lives that we touch]
Fingerprints

Fingerprints

[Our FINGERPRINTS won't fade from the lives that we touch]

:)

دیروز یه آن به خودم اومدم دیدم دارم وسط نماز گوله گوله اشک می ریزم. پاشدم دوباره قامت بستم. گفتم به کی هدیه بدم؟ نمی دونم چرا شاید به خاطر گروه احرار که سلام صبح دوشنبه ش رو از طرف عمار یاسر به امام زمان عج داده بود... ولی یاد این آقا کردم. بعد یوهو یاد سلمان هم افتادم. شدم یه دل و دو دلبر. بس که این آقا رو هم دوستش دارم. گفتم من نمی تونم انتخاب کنم. نماز مال هر دوتون. شمام برای آرامش دل من دعا کنین. سلام نمازو که دادم از این رو به اون رو شدم. خیلی بهترم....خیلی...


پ.ن: ممنونم از همه تون به خاطر کامنت های مهربونتون. خوشحالم که دوستایی به خوبی شما دارم. ولی جواب دادن به کامنت ها این مهر و محبت رو تصنعی می کنه. فقط می تونم بگم ممنون رفقا :)

نظرات 3 + ارسال نظر
sanam دوشنبه 1 دی 1393 ساعت 23:58 http://naghmeyebaran.blogfa.com

غمی در سینه ام می جوشه امشب
چراغ آسمون، خاموشه امشب
گمونم پیرهنِ مشکیشو، زینب(علیهاالسلام)
به جای مادرش، می پوشه امشب!


████████████▒ 99/5%
اروم،،،آروم،،، زمستون داره دانلود میشه

ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ؛
ﯾﮏ ﺫﻫﻦ ﺁﺭﺍﻡ...
ﯾﮏ ﺗﻦ ﺳﺎﻟﻢ...
ﯾﮏ ﺧﯿﺎﻝ ﺭﺍﺣﺖ...
ﯾﮏ ﺭﻭﺯﻗﺸﻨﮓ...
ﯾﮏ ﺧﺒﺮ ﺧﻮﺵ...
ﯾﮏ ﺧﻮﺷﯽ ﺍﺯ ﺗﻪ ﺩﻝ...
ﻧﺼﯿﺐ من و دوستاﻧﻢ ﮐﻦ،،،

[ بدون نام ] سه‌شنبه 18 آذر 1393 ساعت 00:27

کس من خدا بود کس بی کسان

آقای جیم شنبه 15 آذر 1393 ساعت 16:15

آقای جیم هستم خوشحالم که خوشحالید ، با دوست داریم همیشه شما را خندان ببینیم :)

خرس قهوه ای سابق هستم! خیلی ارادت دارم خدمت آقای جیم و بانو و‌بسیار دلم یکهو براتون تنگ شد :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد