ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
تا اونجایی که یادم میاد، یعنی تا حدودای چهار پنج سالگیم، خواهرم همیشه یه جعبه سی و شیش تایی مداد رنگی لیرا داشت. نقاشی خواهرم به مراتب از من بهتره. و خوب کلاس های زیادی هم رفته و دستش رو حسابی قوی کرده. سبک نقاشی های ما کاملا با هم متفاوته. به قول خواهرم نقاشی های من خارجکی ان ^_^
خلاصه با این عشق افلاطونی که من به نقاشی داشتم همیشه دست گداییم به سمت خواهرم دراز بود که تونوخداااااااا از این مداد رنگی هات به من بده! و به احتمال زیاد شمام انتظار ندارین که جواب ایشون مثبت می بوده! (جمله رو!!) اصلا این خواهر من چیز نگه دار ترین آدمی ه که به عمرم می شناسم. و بدون تعجب هنوزم جعبه سی و شیش تایی مداد رنگی هاش رو داره و فقط یکی در میون کوتاه و بلند شده ن.
من اما یادم نیست که اولین بار کی صاحب یه جعبه مداد رنگی 36 تایی لیرا شدم. جشن عبادت؟ یادم نیست. فقط اینو می دونم که تااااااا تونستم از مداد رنگی هام کار کشیدم! فرق من با خواهرم این بود که اولا اون مداد رنگی هاش رو وقتی سال های دوم سوم راهنمایی بود هدیه گرفته بود و بیشتر قدرشون رو می دونست. و دوم اینکه به غیر از مداد رنگی رنگ روغن هم کار می کرد. اما انتخاب اول من همیشه مداد رنگیه. آبرنگ و پاستل روغنی و گواش هم برای گاهی گداری خوبن.
به مداد رنگی هام که نگاه می کنم، انگار آلبوم عمرم رو ورق می زنم. هر رنگی یه جایی از زندگی من کوچیک شده. خیلی از نقاشی هام حالا دیگه پیش خودم نیستن. نوجوون که بودم عادت داشتم به همه نقاشی هدیه بدم. بهترین اثرهای هنریم احتمالا سال هاست که بازیافت شده ن و به دامن طبیعت برگشتن! یا در خوشبینانه ترین حالت لای پوشه ی خاطرات کسایی که حتی به سختی اسمشون رو به خاطر میارم، بایگانی شده ن...
اینبار اما دارم هدفمند نقاشی می کنم. درسته همچنان قراره نقاشی هام از پیش خودم برن، اما امید دارم که لااقل تا چند سال رو دیوار خونه ها بمونن. حتی اگر صاحبانشون من رو نشناسن. چند تا از خوباش رو هم برای دخترم نگه می دارم ^_^
پ.ن: نگران مداد رنگی های بچگیم نباشین. این شبا داره خیلی بهشون خوش می گذره. حتی با اینکه نو به بازار اومده :)
هووووووووووووووم هیچی مث نقاشی به من آرامش نمیده هیچی
اینو بعد از بیست سال زتدگی فهمیدم !
یعنی من عاشق اینم دراز بکشم و نقاشی کنم...خیلی هم از مداد رنگی و بوش خوشم میاد..اصلا تو ذهنم ه با تراشه هاش یه تابلو درست کنم...نقاشی رو اگر خودت کشیدی عالین...دختر هنرمند..به خودم رفتی!!!:))))
عالی هستن!!! :) خیلی دلنشینن ... منم بعضی وقتا از نقاشایی که خوشم میاد چندتا نقاشی شون رو کپی میکنم واسه ی اتاق خودم =) هم تمرین خوبیه هم خیلی خوشمل میشه :)
شاد باشی همیشه عزیزممم
قشنگه
این یک استعداد ذاتیه. یعنی از فکر خودت میکشی؟
سلام مریم جونم .
می دونم بی ربطه اما این لینکو تو ام اس ان دیدم گفتم برای تو که علاقه داری بذارم شاید به کارت اومد
http://www.delish.com/recipes/cooking-recipes/beautiful-cakes-cupcake
50 تا رسپی برای کیک و کاپ کیکه.
وااااایییی چه هیجان انگیززززز. مرسییی
قابل تو رو نداره مریمی... میخوای از اینجا برات اصلشو بخرم بفرستم؟! اونو نمی تونم بهت بدم چون اولا نمی دونم کجای جعبه ها توی ایرانه دوما اولین هدیه امیرحسین ه وقتی من هنوز نمی فهمیدم عشقولانه ای در کاره :دی...اما اگه فکر می کنی ایران سخته پیداش کنی و اینا بگو از اینجا بگردم برات می خرم می فرستم
عزیزم شوخی کرددددم :* نه مهربون زحمت نکش. تو ایران هست. خیلی هم گرونه :دی
برای یکی دوتا پست قبلیت کامنت مفصل گذاشتم ثبت نشد. من عاشق نقاشیات هستم. اونایی که برای بچه های کلاس زبان میکشیدی. اونایی که برای نینی ریحان میکشیدی.
و الان اینهایی که اینجا گذاشتی
به نظرم برو برای تصویر سازی کودکان. کانون پرورش فکری برو. انتشارات کودکان برو. افق برو حتما میپذیرنت. خیلی حیفه استفاده نشه ازش.
ایشالله موفق باشی.
راسی مریم یه سوال. میدونم تو ژن من و بابای دخترم نقاشی نیست. اما ایا اگه زودتر دخترم رو بزارم کلاس میتونه استعدادی در این زمینه داشته باشه. به نظرت همونقد که وراثت موثره میتونه هنر اکتسابی باشه یا نه؟
والا خیلی سوال سختی پرسیدی. می دونم که وراثت خیلی تاثیر داره. اما فکر کنم اموزش بی تاثیر نباشه. البته توصیه م اینه که جایی نذاریش که خلاقیتش کور بشه. یا توی ذوقش بخوره. الان مهد کودک ها انقدر کاردستی های قشنگی یاد می دن که ناخوداگاه نقاشی بچه ها خوب می شه.
یه بار با خواهرم بحث بچگیهامون بود. به یه نتیجه ی جالبی رسیدیم. اینکه ما به خاطر این نقاشیمون خوبه که ادم های دقیقی بودیم و هستیم. من یادمه بچه که بودم ساعت ها بایه گیره ی پرده سرگرم می شدم. ساعت ها با یه بچه گربه بازیی می کردم. ساعت ها جوجه رو تماشا می کردم. بچه ت رو به تماشا عادت بده.
امیرحسین وقتی ایران بودیم یه بار برام یه جعبه مداد رنگی و آبرنگ فابرکسل اصل خرید خدااااااااا که من مثلا خیر سرم برم دنبال رویای جاودانه م که نقاشی با مداد رنگی و آبرنگه و من طبق معمو که هیچوقت رویاهامو دنبال نکردم اینبار هم موند ایران و داره خاک می خوره، اما از اینکه تو داری یکی یکی میری دنبال رویاهات خیلی خوشحالم خرسی :-)
میشه من ازت بخرمشون :|
گفتم ببینی
یه جورایی ان اونا هم ...
مریم اینا ایده اش هم از خودته یا از جایی دیدی و کشیدی ؟
چقدر دلم واسه نقاشی تنگ شد . فکر کنم 5 سالی باشه که دیگه نقاشی نکشیدم . ولی نقاشیای دوران دبیرستانمو دارم و هردفعه که نگاشون می کنم کلی ذوق می کنم . تازه من دفتر نقاشی 6 سالگیمو هم دارم . یک عالمه که هم عروس توش کشیدم با دامنای خیلی پفی :D یه چند تا طرح این مدلی هم کشیدم اما از روی جایی دیدم و کشیدم . واسه همین پرسیدم که اینا ایده ش از خودته یا نه ؟ چون اگه ایده ش از خودت باشه خیلی عالیتر می شه :)
نه ایده ش از من نیست.
نقاشی با برند خرس قهوه ای !!!
خیلی خوکشلهههههههههههههههههههههه خیلی
در خانه ما مداد رنگی زیر نیم سانت ده ساله هم دیده شده!
مریم نقاشی های انتشارات شباویزو دیدی؟؟؟!!
یه نگاه بنداز بهشون
نه ندیدم. چطور؟
تو نو خدا!
مریم نقاشیهات خیلی قشنگن! من دلی می کشیدم همیشه! اونم تو دفتر! هوسم انداختی عکساشون بزارم تو وبلاگم! ولی خیلی قشنگ می کشی خیلی ![:S004:
چقدر اینا قشنگند، خوشبحالت که می تونی اینجوری نقاشی کنی. خیلی لذت بخشه، نه؟
غیر قابل تصوره لذتش :)
نقاشیات قشنگ بودن! :)
من مداد رنگی- رنگ و روغن- مداد سیاه-کنته-زغال کار میکردم!
اما تا حالا با پاستل گچی کار نکردم!چقدر دلم برا نقاشی کردن تنگ شده!:(
من پاستل گچی کار کردم زیاد دوست نداشتم. خیلی حساسه. دست بخوره پخش میشه.
واااااااای مریم اینا فوق العادن............... خیلی خوشگلن خیلی...........
منم عاشق نقاشی با مدادرنگیم...
جایی رو میشناسی که خوب باشه برم یاد بگیرم؟؟؟؟؟
نه متاسفانه جایی رو نمیشناسم.
وای خیلی قشنگ نقاشی می کشی. دلم خواست. چقدر توی رنگات عشق و شادی هست.
هنر منم کلاً ختم شد به دفترهای علوم دبستان آقا داداش.
منم اوایل خیلی نقاشی دوست داشتم, کلاس هم می رفتم, البته تا زمانیکه داداش کوچولوم اومد و دیگه کسی منو کلاس نبرد و
خیلی خوبه که انقدر قشنگ می کشی. بیشتر بهش بپرداز. حیفه. اگه اونجا بودم ازت خواهش می کردم یکی برام بکشی. من عاشق دفتر, مداد و اون جعبه سی و شش رنگ مداد رنگیم.
وای چقدر خوشکلن
خوش به حالت :)
اون زرافه و مامانش ، من و پسرمیم !!!
:)
نظر قبلیه مال من بود،اسمش جا موند فکر کنم.
واقعا جون میدن واسه کتاب کودک.... سایه روشن موهاااا یا رنگ آمیزیه بادکنکا .....
مریم خواهشا پیگیر باش.
رفتم دنبالش راه خیلی طولانی ای نشونم دادن