Fingerprints

[Our FINGERPRINTS won't fade from the lives that we touch]

Fingerprints

[Our FINGERPRINTS won't fade from the lives that we touch]

غمباد گرفتم خوب!

احساس امنیت ندارم. همون دو خطی هم که ماهی یکبار مینوشتم، به لطف دوستی که نمی دونم چه پدر کشتگی ای با من داشت، خشکید. برا من ی که حرف زدنم فقط نوشتنه، خیلی سخته هیچ جا احساس امنیت نکنم. تو اینستا که باید دست به عصا راه  بری، دفتر خاطرات که شنیده نمیشه، اینجام که...

راه چاره ای نمی مونه جز اینکه من از حرف بترکم بپاشم به در و دیوار و نیست و نابود بشم :(

نظرات 11 + ارسال نظر
ی ک ت ا چهارشنبه 21 تیر 1396 ساعت 13:13 http://1taaa.blogfa.com

انار چهارشنبه 24 خرداد 1396 ساعت 04:21

در پاسخ به پاسخ به هیوا
شاید هم از سر دوستی خاله خرسه ...

کاملا درکت میکنم ،من هیچ چیز خاصی توی وبلاگم نداشتم .هیچی . ولی وقتی پای آشناها بهش باز شد دیگه حس امنیت قبلی ازبین رفت

ستاره سه‌شنبه 23 خرداد 1396 ساعت 02:05 http://razesukoot.blogfa.com

سلام
چه حجم عظیمی از خودخواهی تو این آدم نهفته است و شاید هم.... نه صد در صد حسادت
جان من خواستی بری یه جای جدید بی خبرم نگذار با نوشته هات حس حالم خوبه
تو اینستا یادت باشه گفتم بهت که اینجا باهات آشنا شدم و شما گفتی چه افتخار بزرگی
افتخار بزرگ من بدون خبر نگذاری منو، دلخوشم به نوشته هات

مینو یکشنبه 14 خرداد 1396 ساعت 15:57 http://Minoog1382.blogfa.com

اومدم بعدمدتهااینجاروبخونم ....

فاطمه یکشنبه 7 خرداد 1396 ساعت 12:00

دیبا سه‌شنبه 2 خرداد 1396 ساعت 04:20

واقعا چاره ای نیست جز این که بهمون ایمیل جیمیل کنی!
یادته یه بار میخواستی صندوق پستی بخری!؟ اون آخرین راهههه.
شوخی کردم واقعا حس نا امنی ت رو درک میکنم انگار تو خونه خودت حق نداشته باشی راحت باشی از حضور یه غریبه!

Ayda یکشنبه 24 اردیبهشت 1396 ساعت 15:53

عزیزدلم،من تازه دوباره بعداینهمه سال وبلاگتوپیداکردم.دوستت دارم.نرو بنویس دلم تنگ شده برات.من سالهاست میخوندمت....خرس قهوه ای مهربونم....❤آدرس اینستاتو ندارم...اگه خواستی برام ایمیلش کن.من آیدا هستم همونکه برام ایمیل زدی و آدرس اینجاروبهم دادی...

Samane جمعه 22 اردیبهشت 1396 ساعت 04:35 http://hodaaaa.persianblog.ir

عزیزم... مریم عزیزم
همیشه به اینجا سر میزنم
میفهمم حست رو دوست من
اروم باش عزیزجانمدوستت دارم دوست ندیده و قدیمی من

قربون معرفت و مهربونیت

مریم چهارشنبه 20 اردیبهشت 1396 ساعت 12:07 http://yohoho.blogfa.com

میدونم لوسه ولی میخوای رمزی بنویسی؟

نه راسش. اونجوری دیگه هرگز خونده نمیشم :(

hiva چهارشنبه 20 اردیبهشت 1396 ساعت 10:44


من واقعا نمی تونم این حجم بدی از ادما را درک کنم. چی بدست می ارند اخه؟

چی بگم؟ شایدم از سر نادونی بوده

آقای جیم چهارشنبه 20 اردیبهشت 1396 ساعت 08:22

چرا زبان بگشایم؟ که دردهای بزرگ
به جز سکوت ندارند مرهمی دیگر...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد